فروشگاه رز زرد

فیلم و سریال کره ای و خارجی

فروشگاه رز زرد

فیلم و سریال کره ای و خارجی

خاطرات یک گیشا

 

 

با زیرنویس فارسی و کیفیت خوب
قابل پخش در دی وی دی پلیرهای خانگی و کامپیوتر

 

نام  : Memoirs of a Geisha

نام فارسی : خاطرات یک گیشا  / هنرمند

سال : 2006

ژانر: درام / عاشقانه

زیرنویس : زیرنویس فارسی

فرمت : نسخه خانگی و کامپیوتری

کارگردان : راب مارشال


جوایز دریافتی : نامزد دریافت جایزه بهترین طراحی لباس ، بهترین موسیقی متن ، بهترین تدوین صدا ، بهترین فیلمبرداری و بهترین طراح هنری در اسکار 2006


گیشا در فرهنگ ژاپنی به زنی گفته می شود که برای رقصیدن ، آواز خواندن و موسیقی نواختن پرورش داده می شود این فیلم داستان زنانه‌ی عاشقانه‌ای است برای کسی که میان عشق و حرفه، یکی را باید برگزیند.چیو(سوزوکو اوهگو)، دختر ۹ ساله‌ای با چشمان آبی و خواهرش ساتسو، دختران یک خانواده‌ی فقیر ماهیگیر روستاییند. مادر بیمار است و پدر، از کار افتاده. پدر و مادر در برابر بهایی نه چندان بالا دختران خود را می‌فروشند و دخترها به پایتخت برده می‌شوند. مدیر گیشا خانه‌ی اوکیا( کائوری موموئی) چیو را می‌پسندد و خواهرش را نمی‌پذیرد و ساتسو به یک خانه‌ی بدنام برده می‌شود. چیو در اوکیا خدمتکار می‌شود و به گیشا خانه و گیشای ستاره‌اش، هاتسومومو( گونگ لی) خدمت می‌کند اما روزی به‌طور ناخواسته باعث می‌شود مدیر گیشاخانه متوجه شود که هاتسومومو با جوانی روابطی عاشقانه دارد که باعث تنبیه گیشا می‌شود چرا که «یک گیشا هرگز نباید عاشق شود» و از آن پس او به چیو به مانند دشمن خود می‌نگرد و او را آزار می‌دهد. اما برای چیو مهم نیست، او می‌خواهد با ساتسو فرار کند بی‌خبر از آنکه ساتسو ناگهان گم می‌شود و با نامه‌ای به او خبر داده می‌شود والدینش فوت کرده‌اند. پس او می‌فهمد از این پس فقط یک خدمتکار می‌ماند در حالیکه دوستش، پامپکین( زو وایزنبام) قرار است دستیار هاتسومومو شود تا او هم گیشایی دیگر باشد. چیوی غمگین یک روز در خیابان گریه می‌کرده که یک مرد ثروتمند می‌ایستد و او را دلداری می‌دهد و برایش یخ شیرین می‌خرد و دو سکه به او می‌دهد تا خوشحالش کند، چیو لبش را به شربت سرخ روی بستنی می‌زند و شادمانه به مرد می‌گوید حالا من هم یک گیشا هستم، مرد می‌خندد و با محبت لب‌های دخترک را با دستمالش پاک می‌کند و دستمال هم از آن چیو می‌شود و خود با دو گیشا از آنجا می‌رود، اما چیو که در دنیای کودکانه‌اش یکی را یافته که دوستش دارد تصمیم می‌گیرد هر کاری کند تا یک گیشا شود و با آن مرد مهربان هر جا که می‌خواهد برود. بخت با او یار است و گیشای بزرگ، مامه‌ها( میاکو تاچیبانا) که به دیدار مدیر اوکیا آمده متعجب از رنگ چشمان چیو او را به عنوان شاگرد مخصوصش انتخاب می‌کند تا از او یک گیشا بسازد و شانس پامپکین برای گیشا شدن از بین می‌رود.


 از آن پس چیو، نام هنری سایوری را بر می‌گزیند. سایوری(زی‌یی ژانگ) حالا دختر جوانی است که در اولین نمایش خود همه را میخکوب می‌کند و دو مرد شاهد اولین نمایشند، مرد ثروتمند که پس از سالها سایوری را از رنگ چشمانش می‌شناسد و دوستش نابو( کوجی یاکوشو) که نیمی از صورتش دفرمه شده و از گیشاها متنفر است و به اصرار دوستش آمده اما چیزی در سایوری هست که نابو را به خود می‌کشاند و عاشقش می‌شود حال آنکه سایوری که پس از مدتها مرد ثروتمند را یافته همو که دستمالش را هر شب چون یادگاری عزیز می‌بوییده، به عشق نابو وقعی نمی‌نهد. نمایش سایوری آنچنان چشمگیر بود که هاتسومومو که پا به سن گذاشته اخراج می‌شود و پامپکین عملاً فراموش. همه چیز بر وقف مراد سایوری است که ناگهان جنگ جهانی همه چیز را به هم می‌ریزد…


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.